عصرایران نوشت: دبیر ستاد امر به معروف و نهی از مُنکر اصفهان چنان از 97 هزار و 500 فقره تذکر و در راستای آنچه احیای امر به معروف و نهی از منکر به مسافران نوروزی خوانده سخن گفته که انگار هر چه این عدد بزرگتر باشد قابل افتخارتر است! بامزه این که برای آن که بگوید سکۀ آنان فقط روی قهر ندارد و اهل مهر هم هستند یادآور شده به 400 نفر هم به خاطر رعایت شؤونات اسلامی هدیه دادهاند!
از نگاه شیخ محسن مظاهری خانوادههای ایرانی به دو دسته ارزشمدار و لابد ناارزشمدار تقسیم میشود و به ارزشمدارها هدیه میدهند و ناارزشمدارها تذکر که آن هم البته باید هدیه تلقی شود چون این ستاد نباشد مردم ایران غرق فساد میشوند!
به عبارت دیگر 9750 نفر – که گروههای مردمی توصیف شدهاند – به 97 هزار و 500 نفر تذکر دادهاند. یعنی هر یک نفر به 10 نفر. به 400 نفر هم هدیه دادهاند. به این بهانه چند نکته گفتنی است:
1. آنچه موجب اعتراض و نفرت مردم شده تذکر لسانی نیست چون معمولا اعتنا نمیکنند اگر زیر لب یا با صدای بلند سخنی نگویند تا میزان علاقه خود را نشان دهند. غالبا آنان را نادیده میگیرند یا به خاطر گذران وقت گرانمایه با این کارها به جای آموزش و کسب مهارت و تفریح و ارایه خدمت و تولید متأسف میشوند و از کنار این افراد میگذرند ولی آنچه باعث تعجب شده دریافت پیامک است و این پرسش که اطلاعات شخص را از کجا به دست آوردهاند؟ در مورد خودرو مشخص است که از نیروی انتظامی میگیرند – هر چند در این فقره هم باید وزارت کشور توضیح دهد – ولی در موارد دیگر به نظر میرسد هماهنگی هایی با برخی نهادها انجام دادهاند که مشخص نیست منطبق با چه قانونی است. خودشان به قانونی مستند میکنند ولی کدام قانون به جز با دستور مقام قضایی اجازه دسترسی به اطلاعات افراد را می دهد جز آن قانون که خوشبختانه مسکوت و متروک شده.
2. اقدام ستاد امر به معروف اصفهان نمیتواند ناظر به قانون حجاب باشد چون این قانون ابلاغ و اجرا نشده و به قوانین دیگری استناد میکنند و توجیه ستاد این است که منحصر به حجاب نیست بلکه درباره سد معبر و زباله ریختن هم تذکر میدهند! بدین صورت میخواهند اقدامات خود را فراتر از حجاب نشان دهند تا از میزان نفرت اکثریت جامعه بکاهند و توجیهی بتراشند. منتها مشخص نیست چرا وظایف شهرداری اصفهان را بر عهده گرفتهاند چون سد معبر هر چه باشد خلاف شرع نیست! شاید هم شهرداری اصفهان و ستاد اصفهان با هم تفاهمنامه امضا کرده اند ببینند کی شالش شل است، کی آب دهان کف خیابان میاندازد، کی بساط پهن کرده، کی بوق میزند تا بدانیم امر به معروف چه دایره وسیعی دارد!
3. اگر ستاد امر به معروف چنین تصمیمی را قانوناً اتخاذ کرده چرا فقط اصفهان و چرا باقی مردم ایران را از این خدمات ویژه محروم ساختهاند؟! توضیح خودشان این است که هر کدام به وظایف خودشان عمل میکنند. منتها مگر مملکت ملوکالطوایفی اداره میشود؟ شورای تأمین استان اصفهان در جریان است یا نه؟ اگر آری آیا وزارت کشور موافق است و اگر نه چرا واکنش نشان نمیدهد؟ انصافا عملکرد آقای مؤمنی وزیر کشور بهتر از آنی بوده که تصور میکردیم و حیف است تحتالشعاع این رفتارها قرار گیرد.
4. اصل قصه بر سر این است که تذکر است یا پیامک و اگر پیامک، اطلاعات مردم را از کجا میآورند؟ در توضیحات بعدی البته میکوشند پیامک را انکار کنند و بگویند در حد تذکر بوده و تازه منحصر به حجاب هم نیست و شامل رفتارهای مختلف اجتماعی است.
5. این که جماعتی جامعه را دبستان و خودشان را ناظم تصور کنند و بترسانند یا پاداش دهند نسبتی با زیست مدرن ندارد و همین که سعی می کنند موارد دیگر را هم اضافه کنند به خاطر این است که می دانند نمی شود 100 هزار نفر عرف را نفهمند و این 10 هزار نفر بفهمند!
6. اصرار آقای مظاهری بر این است که اینها گروه های مردمی اند. گروه مردمی یعنی دستمزد نمی گیرند و بودجه ای به آنها اختصاص نمی یابد. اگر پول بگیرند این ادعا منتفی و باطل است و دیگر مردمی نیست و آن وقت کی آقای دبیر ستاد امر به معروف را امر به معروف کند که راست بگوید؟!
اگر هم پول نگرفته اند پول آن 400 هدیه را از کجا آورده اند؟ از جیب خودشان تأمین کرده اند؟!
7. روزگاری قوه قضاییه رییسی داشت که با افتخار به عدد 17میلیون پرونده قضایی اشاره میکرد و به او گفتند این که در کشور 80 میلیونی آن روز که 15 میلیون زیر 18 سال بودند 17 میلیون نفر پرونده قضایی داشته باشند یا درگیر باشند که جای افتخار ندارد!
حالا حکایت این آقاست. این که به 100 هزار نفر در تعطیلات نوروز تذکر دهید که جای افتخار ندارد و نشان میدهد جامعه به راهی دیگر میرود و شاید اصرار بر این که فقط حجاب نبوده و سد معبر و نظافت و بوق هم بوده شاید تلاش برای موجه کردن کاری باشد که به شکاف و گسل ملت و حاکمیت بیش از این دامن میزند.
8. شنیده شده در مواردی پیامک برای پدر دختر ارسال شده. اگر شخص گمان دیگر برد و مرتکب خشونت شود پاسخگو هستند؟ اگر دختر نوجوان را دچار مشکلات روحی و احساس گناه کند و خدای ناکرده فقط در یک مورد به خودکشی بینجامد چه احساس و مسوولیتی خواهند داشت؟ چرا فکر میکنند بیش از پدر و مادر خودشان دلسوزند؟ کی به آنها مأموریت و وکالت داده؟
کوتاه این که با این اوضاع: سر به سر مردم نگذارید. ظرف پر شده گاه تنها با یک قطره سر ریز میشود.
سروش بامداد