آشنایی با زندگی نامه صفیه بنت عبدالمطلب
چکیده ای از زندگینامه صفیه بنت عبدالمطلب :
نام کامل : صفیه بنت عبدالمطلب
نسب : بنی هاشم
اقوام شناخته شده : پیامبر (ص) (پسر عمو)، زبیر بن العوام (پسر)
تولد : 53 سال قبل از هجری /571-72
مهاجر/انصار : مهاجر
محل (های) سکونت : مکه ، حبشه ، مدینه
مرگ/شهادت : 20 /640-1
محل دفن : قبرستان بقیع
حضور در غزوه ها : جنگ احد، جنگ خندق، جنگ خیبر
مهاجرت به : حبشه، مدینه
زندگی نامه صفیه بنت عبدالمطلب :
صفیه بنت عبدالمطلب (عربی: صفیه بنت عبدالمطلب) حدود سال های 567/569–640 میلادی (53 قبل از هجرت تا 18 هجری) از یاران و عمه پیامبر اسلام، محمد (ص) بود. او حدودا 6 ساله بود که پدرش درگذشت.
زندگی اولیه صفیه دختر عبدالمطلب بن هاشم و هاله بنت وهیب بن عبد مناف بن زهره بود. بنابراین، او خواهر کامل حضرت حمزه و عمه پیامبر اسلام، محمد (ص) و علی (ع) بود. همچنین او عمه مادر عثمان، یعنی اروا بنت کریز نیز بود. وقتی که پدرش فوت کرد، حدود ده سال داشت و مرثیه ای برای او به او نسبت داده می شود.
ازدواج ها :
صفیه ابتدا با حارث بن حرب بن امیه ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام صفیا یا صبقاء بود. به نظر می رسد که آنها در سال 593 از یکدیگر طلاق گرفته اند.
همسر دوم او عوام بن خویلد، برادر خدیجه (همسر پیامبر اسلام) بود که در همسایگی آنها زندگی می کرد. صفیه و عوام سه پسر داشتند: زبیر، سائب و عبدالکعبه. عوام در حالی که فرزندانشان هنوز جوان بودند، فوت کرد.
صفیه معمولاً به شدت پسرش زبیر را تنبیه می کرد. همسایگان اعتراض کردند: «تو او را کشتی! قلبش را از هم دریدی. آیا می خواهی او را نابود کنی؟» صفیه پاسخ داد: «من او را می زنم تا هوشیار و شجاع در نبرد باشد.»
گرایش به اسلام :
وقتی پیامبر اسلام محمد (ص) شروع به تبلیغ علنی کرد، به اعضای خانواده نزدیک خود هشدار خاصی داد:
«ای مردم قریش! خودتان را خریداری کنید! من نمی توانم شما را از عذاب خداوند نجات دهم. ای عباس بن عبدالمطلب! من نمی توانم شما را از عذاب خداوند نجات دهم. ای صفیه بنت عبدالمطلب! من نمی توانم شما را از عذاب خداوند نجات دهم. ای فاطمه بنت محمد! هرچه از اموال من می خواهید بپرسید، ولی من نمی توانم شما را از عذاب خداوند نجات دهم.»
صفیه مسلمان شد و با پیامبر اسلام بیعت کرد. او در هجرت عمومی به مدینه در سال 622 شرکت کرد.
هجرت به مدینه :
نبرد احد :
وقتی مسلمانان در سال 625 از میدان نبرد احد فرار کردند، صفیه با نیزه ای در دست به استقبال آنها رفت و آنها را به ترک پیامبر اسلام متهم کرد. پسرش زبیر به او هشدار داد: «مادر، عقب برو!» او نزدیک شد و آنچه را که پسرش سعی کرده بود از او پنهان کند، مشاهده کرد: جسد قطعه قطعه شده برادرش حمزه را. یک مرثیه ای برای حمزه به او نسبت داده می شود.
خداوند حقیقی، پروردگار عرش، او را به زندگی در بهشت و شادمانی فرا خواند… هیچ گاه تو را فراموش نخواهم کرد تا زمانی که بادهای شرقی بوزند، در غم و اندوه، چه در خانه و چه در سفر… ای کاش استخوان ها و اندام هایم آن جا بودند تا کفتارها و کرکس ها از آن دیدن کنند…
نبرد خندق :
در جریان نبرد خندق در سال 627، صفیه از جمله زنانی بود که برای حفظ امنیت در قلعه حسان بن ثابت قرار گرفت. صفیه متوجه یک یهودی در حیاط قلعه شد و “ترسید که او ضعف ما را کشف کند و به یهودیانی که در پشت سر ما بودند اطلاع دهد، در حالی که پیامبر و همراهانش بسیار مشغول بودند تا به ما کمک کنند.” او به حسان گفت که باید پایین برود و او را بکشد. وقتی حسان در انجام این کار تردید کرد، صفیه “به طور پنهانی” پایین رفت، در را “کم کم” باز کرد تا بتواند پشت سر جاسوس حرکت کند، سپس با چماق به او ضربه زد و او را کشت. سپس به حسان گفت که جسد را برهنه کند، اما حسان هنوز از انجام این کار خودداری کرد. (توجه کنید که ابن سعد این اتفاق را به نبرد احد نسبت می دهد.)
نبرد خیبر :
در نبرد خیبر در سال 628، صفیه از زنانی بود که به عنوان کمکی در نبرد به خیبر رفت. او شاهد نبرد بین پسرش زبیر و جنگجوی یهودی یاسر بود و دید که پسرش پیروز شد.
در توزیع غنائم، حضرت محمد (ص) به صفیه 40 وُسق غله و خرما از خیبر اختصاص داد.
خلافت :
چندین مرثیه برای حضرت محمد (ص) به صفیه نسبت داده شده که یکی از آنها چنین است:
ای چشمان من! اشک بریزید، چون کسی که مکانی ویران را احیا می کند. ای چشمان من! بگریید و اشک بریزید با شادی، غم و اندوه عمیق برای کسی که خداوند، پروردگار بندگان، پروردگار آسمان ها و آفریننده انسان ها، او که خداوند را با هدایت، تقوا، رهبری و نور پس از تاریکی خوشنود ساخت; برای آن پاکیزه، پیامبر، برگزیده، پیامبری که پروردگار مهربانی او را برگزید.
وفات :
صفیه در دوران خلافت عمر (634–644) وفات یافت و در بقیع “در حیاط خانه المغیره بن شعبه، در محل وضو” دفن شد.
ازدواج فرزندان :
زبیر بن عوام (پدر عبدالله بن زبیر، خلیفه مکه به مدت 9 سال در دوران فتنه دوم) با عاتکه بنت زید، رباب بنت عنیف، ام خالد بنت خالد، ام کلثوم بنت عقبه، تماضر بنت الأصبغ، اسماء بنت ابی بکر و هله بنت قیس ازدواج کرد. او فرزندان زیادی داشت (از جمله مصعب و عروه) و دختران زیادی نیز داشت. عبدالکعبه (عبدالرحمن بن عوام) با جمیله بنت عبدالعزی ازدواج کرد و پسرش عبدالله بن عبدالرحمن را داشت.
گردآوری: بخش مذهبی ستاره آبی