ایران درودی: بانوی نقاش لحظههای عرفانی
ایران درّودی (11 شهریور 1315 – 7 آبان 1400) یکی از برجستهترین چهرههای هنر معاصر ایران بود که با خلق آثاری منحصربهفرد، نهتنها در ایران بلکه در سطح بینالمللی نامی ماندگار از خود بر جای گذاشت. او نقاش، کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد دانشگاه بود که با آثارش جهانی از رؤیا، نور و فرهنگ ایرانی را به تصویر کشید. درودی را برخی پیرو مکتب سورئالیسم، برخی در حد فاصل سورئالیسم و سمبولیسم، و عدهای صاحب سبکی اصیل به نام «ایران درودیسم» میدانند. این مقاله به زندگی، آثار، سبک هنری، فعالیتها و تأثیرات او بر هنر ایران و جهان میپردازد.
زندگینامه ایران درّودی
کودکی و مهاجرت
ایران درودی در 11 شهریور 1315 در خانوادهای اشرافی در نیشابور زاده شد. پدرش از تبار بازرگانان خراسانی و مادرش از مهاجران قفقازی بود که پس از انقلاب اکتبر 1917 به ایران آمده بودند. در کودکی همراه خانواده به اروپا مهاجرت کرد و در هامبورگ ساکن شد، اما با آغاز جنگ جهانی دوم، خانوادهاش از طریق لهستان به ایران بازگشت. آنها ابتدا در مشهد و سپس در تهران اقامت گزیدند.
علاقه درودی به نقاشی از همان کودکی آشکار بود. او در مدرسه به کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی میرفت و استعدادش در این زمینه شکوفا شد. این علاقه بعدها او را به مراکز برجسته هنری جهان کشاند.
تحصیلات ایران درّودی
در سال 1954، درودی برای تحصیل در رشته نقاشی به پاریس رفت و در دانشکده بوزار (École des Beaux-Arts) مشغول به تحصیل شد. او بین سالهای 1954 تا 1958 در آموزشگاهها و دانشکدههای معتبر از جمله مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای) و انستیتوی آر.سی.آی. نیویورک (تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیونی) به یادگیری هنر پرداخت. این تحصیلات گسترده، دیدگاه او را به هنر و جهان عمیقتر کرد و او را با تکنیکها و جریانهای هنری روز آشنا ساخت.
زندگی شخصی ایران درّودی
درودی پس از بازگشت به ایران، در دهه 1340 با پرویز مقدسی، کارگردان تئاتر و سینما، ازدواج کرد. این ازدواج، هرچند با مرگ زودهنگام مقدسی پایان یافت، تأثیری عمیق بر درودی گذاشت و او هرگز دوباره ازدواج نکرد. خواهرش، پوران درودی، طراح لباس بود که شنل تاجگذاری فرح پهلوی را طراحی کرد و مرواریدهای دوختهشده توسط او الهامبخش مرواریدهایی شدند که در بسیاری از تابلوهای درودی دیده میشوند.
سبک هنری و ویژگیهای آثار ایران درّودی
ایران درودی سبکی منحصربهفرد داشت که از طبقهبندی در مکاتب متعارف گریزان بود. او جهانی ذهنی و رویاگونه خلق کرد که ریشه در فرهنگ، تاریخ و طبیعت ایران داشت. آثارش ترکیبی از مناظر کویری، گلهای نمادین، دیوارهای شیشهای، مرواریدها و افقهای نورانی بودند که فضایی عمیق و اثیری به آنها میبخشید.
دیدگاه منتقدان ایران درّودی
سورئالیسم یا فراتر از آن؟ برخی منتقدان، مانند مجله فرانسوی کارفور، آثار درودی را به دلیل فضاهای وهمانگیز و خیالیاش با کارهای سالوادور دالی و ماکس ارنست مقایسه کردند. برخی دیگر او را در حد فاصل سورئالیسم و سمبولیسم توصیف کردند، اما گروهی معتقد بودند که درودی به سبکی اصیل، که برخی آن را «ایران درودیسم» نامیدند، دست یافته است.
نور و فرهنگ ایرانی: جواد مجابی، منتقد ایرانی، آثار درودی را وفادار به نور درخشان ایران میداند که از جغرافیای این سرزمین، حکمت عرفانی و تاریخ آن سرچشمه میگیرد. نور در آثار او نمادی از روشنیاندیشی و جاودانگی است.
مروارید و گلها: مرواریدها در تابلوهای درودی یادگار خواهرش پوران و نماد زیبایی و شکنندگیاند. گلها نیز به گفته خودش نماد مردم ایران هستند که در میان سختیهای کویر شکوفا میشوند.
ارتباط با سالوادور دالی
درودی تنها زن از مشرقزمین بود که بهعنوان شاگرد مستقیم سالوادور دالی شناخته میشود. با این حال، او از نگرههای مطلقگرا و نسبیگرا عبور کرد و به نگاهی عمیق و بسیط رسید که در آن واقعیت و رؤیا در هم میآمیزند. او خود را محدود به چارچوبهای سورئالیستی نمیدید و جهانی خلق کرد که فراتر از سبکهای تعریفشده بود.
عناصر بصری
آثار درودی اغلب شامل مناظر کویری با افقهای بیانتها، گلهایی خیالی، دیوارهای شفاف و نورهایی هستند که از بینهایت میآیند. این عناصر به آثارش حس عرفانی و شاعرانهای میبخشند که بیننده را به تأمل در معنای زندگی و هستی دعوت میکنند. به گفته هوشنگ طاهری، او «تصویرگر لحظههای اثیری» بود که زمان و مکان را در قالبی رویاگونه به تصویر میکشید.
فعالیتها و دستاوردهای ایران درّودی
نمایشگاهها
ایران درودی در بیش از 63 نمایشگاه انفرادی و 250 نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان شرکت کرد. برخی از مهمترین نمایشگاههای او عبارتاند از:
1337: میامی بیچ و دانشگاه کلمبیا، آمریکا.
1338: تالار فرهنگ و هتل هیلتون، تهران.
1343: موزه ایکسل، بروکسل و نگارخانه سنتاماریا پیزا، میلان.
1355: موزه هنرهای زیبا، مکزیکوسیتی و نگارخانه لانگارخانها، مکزیک.
1373: سازمان ملل، نیویورک.
1387 و 1392: موزه هنرهای معاصر تهران.
1398: نمایشگاه گروهی هنرمندان پیشکسوت در فرهنگسرای نیاوران، در کنار حسین محجوبی و طاها بهبهانی.
آموزش و سخنرانی
درودی از سال 1970 به دعوت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به تدریس تاریخ و شناسایی هنر پرداخت. او همچنین سخنرانیهای متعددی درباره نقاشی، نقش زن در هنر و هنر ایران در بلژیک، لندن و دانشگاههای معتبر آمریکا (ویرجینیا تک، UCLA، برکلی) ارائه کرد.
فیلمسازی
بین سالهای 1967 تا 1972، درودی بیش از 850 ساعت فیلم مستند و برنامه تلویزیونی با عنوان «شناسایی هنر» برای تلویزیون ایران تهیه و کارگردانی کرد. او در سال 1968 مستند 55 دقیقهای «بیینال ونیز» را ساخت که نمونهای از فعالیتهای او در این حوزه است.
پژوهش و نویسندگی
درودی مقالاتی درباره هنر هخامنشیان در مجلات سخن و نگین (1346-1347) منتشر کرد و نقدهای هنری متعددی در مطبوعات ایران نوشت. کتاب در فاصلهٔ دو نقطه…!، زندگینامه او، یکی از مهمترین آثار مکتوبش است که تا سال 2018 به چاپ بیستم رسید.
عضویتها
از سال 1964، درودی عضو کنگره بینالمللی هنرمندان و منتقدان در ریمینی، وروکیو و سان مارینو ایتالیا بود.
انتشارات و آثار مرتبط ایران درّودی
کتابها
1973: ایران درّودی (آثار نقاشی 1352–1338)، چاپ اول، ناشر: مؤلف.
1976: ایران درّودی (آثار نقاشی 1352–1338)، چاپ دوم، ناشر: انتشارات امیرکبیر.
1997: در فاصلهٔ دو نقطه…!، زندگینامه، ناشر: نشر نی.
2004: چشم شنوا (آثار نقاشی)، ناشر: مؤلف.
2018: در فاصلهٔ دو نقطه…!، چاپ بیستم.
اثر برجسته: «نفت»
در سال 1969، اثر «نفت» درودی با عنوان «رگهای زمین رگهای ما» توسط احمد شاملو نامگذاری شد. این اثر در مجلات معتبر جهانی مانند لایف، تایمز، نیوزویک و نیوزفرانت بهصورت دو صفحه رنگی منتشر شد و پوستر آن با تیراژ حدود یک میلیون نسخه چاپ و در سال 1970 تجدید چاپ گردید. این اثر نقش مهمی در معرفی درودی به جهان داشت.
ادبیات و شعر
احمد شاملو در سال 1351 شعر «اشارتی» را به درودی اهدا کرد که در مجموعه ابراهیم در آتش منتشر شد و بهعنوان مقدمه کتاب آثار درودی چاپ گردید.
مستندها
مستندی دربارهٔ ایران درّودی، کارگردان: حسن امامی.
چه شگفت است عشق، که هم زخم است و هم مرهم (1384)، کارگردانان: امید بنکدار و کیوان علیمحمدی.
ایران درّودی، نقاش لحظههای اثیری، کارگردان: بهمن مقصودلو.
تألیفات درباره درودی
گفتوگو با ایران درّودی، مهدی مظفری ساوجی، نشر ثالث، 1402، چاپ هفتم.
نقاشی با نور، مهدی مظفری ساوجی، انتشارات دیدآور، 1403، چاپ دوم.
قصّه انسان و پایداریاش، مهدی مظفری ساوجی، انتشارات سخن، 1388.
دیدگاه منتقدان
ایران درودی از منظر منتقدان جهانی و ایرانی مورد ستایش قرار گرفت:
آندره مالرو: آثارش را کوششی برای آگاه کردن انسانها از عظمت درونیشان دانست.
ژان کوکتو (1963): نقاشیهایش را ترجمان نیروی ژرف درون هنرمند توصیف کرد.
هوشنگ طاهری (1352): او را تصویرگر لحظههای اثیری خواند که زمان و مکان را در قالبی رویاگونه به تصویر میکشد.
جواد مجابی (1380): آثارش را وفادار به نور ایران و ریشهدار در فرهنگ عرفانی و تاریخی این سرزمین دانست.
لوتن، منتقد بلژیکی (1972): آثارش را نشانی از ایران و مملو از هیجان توصیف کرد.
فرانک الگار، کارفور (1973): او را نقاشی راستین با سورئالیسمی دانست که از سنت نمادین ایران بهره میبرد.
آنتونیو رودریگز، ال ناسیونال (1976): درودی را هنرمندی آزاد خواند که جهانی جادویی از شادی، غم، واقعیت و رؤیا خلق میکند.
درگذشت ایران درّودی
ایران درودی در 11 شهریور 1400 به بیماری کرونا مبتلا شد اما بهبود یافت. سرانجام در صبح 7 آبان 1400، در سن 85 سالگی، پس از یک دوره بیماری چندماهه، در بخش آیسییو بیمارستان دی تهران درگذشت. او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
فرح پهلوی در بیانیهای به مناسبت درگذشت او، از نقش درودی در تأسیس موزه هنرهای معاصر تهران سخن گفت و او را هنرمندی بزرگ خواند که از جوانی میشناخت.
میراث و تأثیر ایران درّودی
ایران درودی با آثارش نهتنها هنر ایران را به جهان معرفی کرد، بلکه نگاهی نو به مفاهیم عرفانی، تاریخی و طبیعی ایران ارائه داد. او با خلق فضاهایی اثیری و شاعرانه، بیننده را به تأمل در معنای زندگی و زیبایی دعوت کرد. فعالیتهایش در آموزش، فیلمسازی، نویسندگی و سخنرانی نیز او را به چهرهای چندوجهی در هنر معاصر تبدیل کرد.
درودی با گریز از چارچوبهای متعارف، سبکی خلق کرد که به گفته برخی منتقدان، «ایران درودیسم» نامیده میشود. آثار او، از تابلوی «نفت» گرفته تا مناظر کویری و گلهای نمادین، همچنان الهامبخش هنرمندان و هنردوستان در سراسر جهان است.
نتیجهگیری
ایران درّودی نهتنها یک نقاش، بلکه یک راوی فرهنگ و هویت ایرانی بود که با قلممو، نور و رؤیا را به هم آمیخت. او با آثارش، نمایشگاههای جهانی، مستندها و نوشتههایش، پلی میان شرق و غرب، واقعیت و خیال، و گذشته و آینده ساخت. درودی تا آخرین روزهای زندگیاش به خلق و آموزش ادامه داد و میراثی بر جای گذاشت که نسلهای آینده را به تأمل و خلاقیت دعوت میکند. او، بهراستی، «نقاش لحظههای اثیری» بود که جهان را با نگاهش زیباتر کرد.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر ستاره آبی