متاسفانه امروزه ، در کشورمان شاهد ارزشمند شدن ضد ارزش ها هستیم . اموری در جامعه از جمله نوع پوشش ، نوع آرایش مردان و زنان ، و کم رنگ شدن رفتارهای اجتماعی که روزی در جامعه اسلامی مان ارزش بود ولی الان ارزش ندارد و یا مسایل و افعالی را می بینیم ، که صرفا متعلق به گروه و قشر خاصی از جامعه می باشد و برای آن ها ارزش تلقی می شود ، ولی برای همه افراد جامعه ارزشمند نیست . از جمله این موارد می توان ، آوردن سگ در خیابان ، پوشیدن لباس های نامتعارف در مجامع عمومی توسط دختران و پسران ، زینت و آرایش کردن مردان و ….نام برد.
می توان برای این رفتارهای اجتماعی تجدد طلبانه عوامل زیادی را نام برد از جمله : خوش گذرانی ها ی گذرا و بی مایه ، چشم و هم چشمی ها ، تجدد طلبی ، دوستی های نادرست ، ارتباطات اجتماعی نا آگاهانه ، تظاهر به مد گرایی های اجتماعی ، ازبین رفتن آگاهی های دینی و ملی ، زیاد شدن بی اعتقادی ها ، عقده های شخصی و روانی و ….
به طور خلاصه ، جواب این عقده اجتماعی را مولانا داده است که :
خلق را تقلیدشان برباد داد ای دو صد لعنت براین تقلید باد
ما در کجا گم شده ایم که نمی توانیم خود را پیدا کنیم ؟!
بسیاری از این رفتارهای اجتماعی از فرهنگ غربی به ایران وارد شده است ، اما این فرهنگهای وارداتی ، در خود غرب هم معناهای خاصی دارد ، که به هیچ نوع معانی آن مثبت نمی باشد . مثلا آرایش کردن پسرها مثل رنگ کردن مو ، استفاده از زیور آلات زنانه توسط مردان و غیره ، در فرهنگ غرب مختص گروهی از نوجوانان و جوانانی است که جزء اقلیت ها می باشند که اغلب به فرهنگ جامعه خود ، اعتراض و دهن کجی دارند و یا گروه هایی هستند که از مشکلات و بیماری های جنسی ، روانی رنج می برند . آنها خود را به شکل و شمایلی در می آورند که با همه فرق دارند و از نمادهایی استفاده می کنند که ویژه گروه آنهاست .
آرایش کردن پسرها مثل رنگ کردن مو ، استفاده از زیور آلات زنانه توسط مردان و غیره ، در فرهنگ غرب مختص گروهی از نوجوانان و جوانانی است که جزء اقلیت ها می باشند که اغلب به فرهنگ جامعه خود ، اعتراض و دهن کجی دارند و یا گروه هایی هستند که از مشکلات و بیماری های جنسی ، روانی رنج می برند .
با کمال تاسف در بین بسیاری از جوانان و نوجوانان ما نیز این نمادها مد شده است . مثلا در کشورهای غربی ، افراد مبتلا به ایدز ، به ماشین های خود به عنوان نماد، لکه خونی را به صورت برچسب می زنند . ما در تهران هم می بینیم بسیاری از افراد همین برچسب را به ماشین های خود می زنند ، بدون این که از فلسفه آن آگاه باشند .
ویا این رفتارهای ضد ارزش در کشورهای غربی ، مربوط به گروه های اوباش می باشد ، که دارای دار و دسته ها وگنگ هایی می باشند که اغلب از نظر اجتماعی نابهنجار و مطرودند . آنها در گروه ها وارد می شوند ، تا مورد پذیرش قرار گیرند و رفتارهای خود را مورد تایید قرار دهند و نمادهایی را برای خود باب می کنند که سمبل کجروی های آنهاست . مثلا نمادهایی از شیطان پرستان از جمله این سمبل هاست .
از طرف دیگر ، داشتن سگ در فرهنگ غربی دارای معنای متفاوتی است . بسیاری از افراد تنها که فرزندی ندارند و یا فرزندانشان ترکشان کرده اند از حیوانات ، خصوصا از سگ و گربه نگهداری می کنند . اغلب رشد جمعیت در این کشورها صفر یا نزدیک به صفر است . پس کاملا یک امر فرهنگی است که از حیوانات با وفا جهت پر کردن تنهایی خود استفاده می کنند .
سگ گردانی-بد حجابی
اما داشتن سگ در کشور ما که یک کشور اسلامی است ، برای نوجوانان و جوانان رواج یافته است که بیشتر نمادی از تجدد طلبی می باشد . می بینیم که سگ های گران قیمت و تزیینی را در خیابان ها می چرخانند و بیشتر پسرها و دخترها ، برای چشم و هم چشمی در مقابل همدیگر و به نوعی به اصطلاح عامه پز دادن به یکدیگر و جلب توجه به سگ گردی می پردازند .
همانطور که می بینید این رفتارها ، معانی دیگری در کشورمان دارد . در کشورما ، بیشتر این رفتارها ناشی از مشکلات شخصیتی ، مواجه شدن با پدیده های نو و تازه به صورت ناگهانی ، خود کم بینی ها ، فقدان عزت نفس ، جلب توجه و غیره است . این گونه از رفتارهای اجتماعی ، در تمام سطح جامعه نیز پذیرفته شدنی نیست و مختص قشر خاصی می باشد که تازه به اصطلاح دست از آستین در آورده اند و چون از قبل ریشه ای نداشته اند با این رفتارها سعی می کنند که خود را مطرح کنند وجلوه دهند و گرنه کسی که با فرهنگ های مختلف آشنا باشد ، شخصیت خود را به ثمن بخس نمی فروشد .
درد دیگری که باعث رشد این گونه از رفتارها ، پوشش ها ، تزیینات و آرایش ها می شود این است که ما فرهنگ خود را فراموش کرده ایم . اگر از اغلب این افراد پرسیده شود که حافظ شیراز که بوده و یا در چه قرنی میزیسته نمی دانند اما جای حسرت دارد ، که آنان شماره کفش پای فلان بازیگر سینمای هالیوود را می دانند و بیوگرافی آنان را خوب مطالعه کرده اند .
سگ های گران قیمت و تزیینی را در خیابان ها می چرخانند و بیشتر پسرها و دخترها ، برای چشم و هم چشمی در مقابل همدیگر و به نوعی به اصطلاح عامه پز دادن به یکدیگر و جلب توجه به سگ گردی می پردازند .
درد بیشتر این جاست که فرهنگ داخلی به خوبی حمایت نمی شود ، در جامعه ما ، فرهنگ داخلی و تاریخچه اندیشمندان و زندگینامه ها ، فرهنگ اسلامی و غیره به خوبی تبلیغ نمی شود و یا اگر هم گفته شود جذابیت کاملی ندارد . به همین دلیل ، فرهنگ بیگانه فرصت تبلیغ و اشاعه می یابد و می بینیم ، که آژانس های غربی ، استعمار و جنگ نرم هم آرام نمی نشیند و از این شکاف عمیق ، کمال سوء استفاده کرده و از آب گل آلود ماهی می گیرند.
در کشور ما بودجه های هنگفتی ، صرف فعالیت هایی می شود که فایده ای در ظاهر و باطن ندارد . به جای این هزینه ها بهتر است ، فکری به حال فرهنگ داخلی شود و از همه مهمتر به فرهنگ نسل نوجوان و جوان توجه شود . بهتر است فرهنگ سازی شود و به این نسل ، باورانده شود که زمانی که غرب و غربی ها هیچ فرهنگ انسانی نداشتند ، ایران و ایرانی در اوج فرهنگ قرار داشتند تا خودکم بینی جوان ایرانی ازبین رفته و خود راباور کند .
منبع: تبیان
